بررسی عملکرد ۵ ساله سرشار در تلویزیون کودک / پویا و نهال سرشار از ایده!
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۴۳۶۵۶
پویا و نهال، دو فرزند این روزهای تلویزیون که حالا برای خودشان میلیونها دوست و مخاطب پیدا کردند و هم بازی کودکان ایرانی شدند. شبکه پویا آمد تا کودکان به طور رسمی با شبکهای روبه رو شوند که برایشان به صورت تخصصی برنامه پخش میکند.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ پویا و نهال، دو فرزند این روزهای تلویزیون که حالا برای خودشان میلیونها دوست و مخاطب پیدا کردند و هم بازی کودکان ایرانی شدند.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سکان دارانی بی رحم که اگر برنامهای رضایت آنها را جلب نکند صبر و حوصله از خود نشان نمیدهند و حتما اعتراض میکنند. یا شبکه را عوض میکنند یا سراغ برنامههای بزرگترین کمپانیهای فیلم سازی دنیا را میگیرند. این میشود که تولید برنامه برای این مخاطبان خاص سخت و پر چالش میشود. باتوجه به رسالت مهم تلویزیون و این شبکه در تربیت کودکان و قدرت نفوذ آن به عنوان مهمترین رسانه که مستقیم در ارتباط با آنهاست، لزوم وجود مدیری کارآمد برای سکان داری این شبکه دوچندان میشود.
محمد سرشار در سال ۱۳۹۴ به عنوان مدیر شبکه کودک و نوجوان سازمان صدا و سیما انتخاب شد. او که در مدت مدیریت خود با چالشهای فراوان روبه رو بوده است به عنوان مدیری جوان، اما با تجربه سعی در حل موانع و چالشها کرده و پاسخ تمامی منتقدان را داده است. از چالشها و نوآوریهای برنامه سازی که او در این مدت با آنها روبه رو بوده میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
"تقویت باور کودکان از کودکی کلید میخورد" تولید و پخش برنامههایی که در راستای تقویت حس باور ملی کودکان ساخته شد. برنامه "بچرخ تا بچرخیم" از کانال نهال شبکه کودک پخش شد و بازتابی وسیع داشت و مورد انتقاد رسانههای معاند نیز قرار گرفت. برنامهای که نمادین به طرح موضوع پرونده هستهای ایران و تحریم از سوی آمریکا پرداخت. بچرخ تا بچرخیم آمد و چرخید و منتشر شد تا این بار کودکان با برنامهای فکر شده و هدفمند از شبکه ملی روبه رو شوند. کودکانی که نیاز دارند آنقدر از این دست برنامهها ببینند تا در آینده هرکدام با رفتارشان مفهوم بچرخ تا بچرخیم را برای دشمنان کشور به تصویر بکشند.
" احیای یک فرصت فقهی " سرشار با بچههای "ساختمان گل ها" وارد یک چالش جالب با موضوع حجاب شد. در این انیمیشن ما برای اولین باز با تفاوت حجاب داخل خانه و بیرون خانه زنان ایرانی روبه رو میشویم. در واقع در این انیمیشن مادر خانواده داخل خانه بدون حجاب سر نشان داده میشود. این بحث یکی از چالش برانگیزترین موضوعات رسانه است که گروه کودک برای حل آن پاپیش میگذارد و خود جوابگویی تک تک منتقدان میشود.
سرشار در یکی از این گفتگوها درباره دلیل استفاده از این ترفند برای آموزش مصادیق محرم ونامحرم به کودکان، گفت: ما از نظر فقهی مساله را بررسی کردیم و فتاوای رهبر معظم انقلاب را به دقت خواندیم و بحث کردیم. به این نتیجه رسیدیم که بر اساس نظرات فقهی ایشان، نمایش زن مسلمان غیرمشهور در پویانمایی مانند آثار رئال نیست و دست بازتری برای آفرینشگران هنری وجود دارد. البته این حلال شرعی، یک چارچوبهای کلی هم دارد. مثلا مانند هر کار دیگری، نباید همراه با اهانت به دیگران باشد یا این که نباید عموم مردم را از نظر جنسی تحریک کند و... بنابراین این مساله نه ربطی به وجود شبکههای ماهوارهای دارد و نه حضور کودکان در شبکههای اجتماعی. من اسمش را "احیای یک فرصت فقهی برای آموزش عملی حجاب به کودکان" مینامم. 》
" پویا بدون تبلیغات! خیالتان راحت " این خبر مسرت بخش از طرف مدیر شبکه کودک و نوجوان منتشر شد. در کانال نهال، از ساعت ۲ تا ۸ شب، هیچ آگهی بازرگانیای برای کودکان پخش نمیشود و بازه زمانی آگهیها به ساعت ۸ تا ۱۰ شب که شبکه کودک بیننده کمتری دارد محدود شده است. دیگر خانوادهها میتوانند با خیالی آسوده کودکان خود را به دست پویا و نهال بسپارند و مطمئن باشند کودکانشان از آنها انتظار هیچ محصول تبلیغ شدهای را نخواهند داشت. آنها نه در دست پویا خوراکیهای گران خواهند دید و نه نهال دیگر انواع بستنی را تعارف نگاه کودکان خواهد کرد.
این موفقیت میتواند یکی از مهمترین دستاوردهای شبکه کودک و نوجوان باشد. در شرایطی که کودکان به علت شیوع کرونا مجبورند در خانه بمانند و سرگرمی بیشتر آنها تماشای تلوزیون است این عدم پخش آگهی بالاترین تاثیر را در رضایت والدینی خواهد داشت که وضعیت معیشتی مناسبی ندارند و یا نگران درخواستهای مکرر کودکانشان هستند.
اینها تنها نمونهای از چالشهای مهمترین شبکهای رسانه ملی است. شبکهای که رسالت تربیت پاسداران فرهنگ آینده را دارد. شبکهای که یک تنه در برابر سنگ اندازان خارجی ایستاده و مراقب است تا افکار و تخیل کودکان کشور را در راستای فرهنگ ملی رشد دهد. چندی قبل سرشار از دزدی خبر داد که با چراغ آمده است. او از ورود بی بی سی به حوزه کودک خبر داد. سازمانی که بودجه خود را از وزارت خارجه انگلیس تامین میکند و ترسی از هزینه ندارد، میتواند هر برنامهای را که میخواهد را تولید کند و تحویل نگاه و تخیل کودکان ایرانی دهند.
مدیر شبکه کودک در این باره گفت:《ما تا به حال با رویکردی سطحی و تجاری در تولیدات ماهوارهای روبهرو بودیم و حالا شاهدیم که دزدی با چراغ وارد شده است. کسی که تأثیر تربیت را میشناسد و پول دارد، وارد عرصه رقابت رسانهای در جنگ نرم شده است. یک حریف جدی وسط میدان آمده است که البته شبکه کودک به دقت حرکات رقیب را شناسایی میکند. در این مسیر بدون حمایت مالی نمیتوان با قوت جلو رفت. نیاز است که اعتبارات بیشتری تخصیص یابد. ۲۵ درصد جمعیت کشور ما را خردسالان تشکیل میدهند و دست کم یک چهارم بودجهها باید اختصاص یابد. در حالی که بودجه برنامهسازی برای کودک بسیار ناچیز است. باید انیمیشنها و سریالهای بسیاری تولید شود و بضاعت فعلی برطرف کننده این نیاز نیست. 》
سرشار چندی قبل هم درباره تولیدات انیمیشنهای داخلی این موضوع را مطرح کرده بود که تنها ۲۰ دقیقه در روز انیمیشن از طرف مرکز پویانمایی صبا که وظیفهای تولید انیمیشنهای داخلی را دارد به دست شبکه پویا میرسد.
ضرورت ساخت برنامههای بومی مناسب کودکان برای همه واضح است. شبکه کودک با رسالتی که در امر تربیت فرزندان ایرانی دارد باید بیش از این مورد حمایت قرار گیرد. تمام تلاشهای مدیران و دست اندرکاران این شبکه بر کسی پوشیده نیست، اما عرصهی کار کودک میدانی وسیع است که هرقدر در آن قدم برداشته شود باز هم مسیر برای پیمودن باقی میماند. مسیری پر از خطر و دست انداز، با مسافرانی که رساندن هرکدامشان به مقصد رشد و نوجوانی رانندگانی حرفهای را میطلبد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: شبکه پویا شبکه نهال صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پویا و نهال برنامه ها شبکه کودک برنامه ای چالش ها روبه رو شبکه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۴۳۶۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
در مطلبی که چند سال قبل با عنوان " آموزش فرزند یا فرزندکُشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد، مقایسهای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت میپذیرد که به نظر نویسنده فاجعهبار است چون در گذر زمان موجب فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکردهاش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده و در واقع کودکیاش به تاراج رفته بود! از این رو 7 نکته را در زیر یادآور میشوم:
۱. اگر پدران سنتزده ما خطاب به معلمان میگفتند " گوشت فرزندم مال تو استخواناش مال من! " ؛ این روزها خیلی از والدین مجوز شدیدتر برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش